شعر دکتر خاقانی به مناسبت روز جهانی قدس با عنوان مي آييم
(به مناسبت روز جهانی قدس – رمضان 1437)

| 
 ديری است زمان همره بيداد زمين است  | 
 هرگوشه اين خاک رخی زار و غمين است  | 
|
| 
 هر خطّه سری کوفته بر سنگ مصيبت  | 
  هر نقطه دلی خسته و خونبار و حزين است  | 
|
| 
 در قدس شکستند ددان بال کبوتر  | 
 هم شاخه زيتون که بَرِ ملک برين است  | 
|
| 
 معراجگه فخر جهان بيت مقدّس  | 
 با غارت و کشتار شب و روز عجين است  | 
|
| 
 تيری که شکافد شکم مادر مفلوک  | 
 چاووشگر قتل وی و سقط جنين است  | 
|
| 
 سربی که خورد بر پسری در دل باباش  | 
 اهدايي ناقابل صهيون لعين است  | 
|
| 
 لبنان و عراق و يمن و شام چنين شوم  | 
 هر دم تله ای در وسط کوچه کمين است  | 
|
| 
 اجساد عزيزان خدا در حرم امن  | 
 اطراف مِنا بی کفن و غسل دفين است  | 
|
| 
 گفتيم: چرا اين همه ظلم؟ اين همه بيداد؟  | 
 گفتند: بخواهيد و نخواهيد همين است  | 
|
| 
 اين سکّه ولی دارد يک روی دگر نيز  | 
 اين قاعده در مذهب ما رکن رکين است  | 
|
| 
 در قلب همين صحنه خونبار پر آشوب  | 
 اين پرده نمايشگر صد نقش ثمين است  | 
|
| 
 در لشکر جان برکف مهدی چقدَر اسب  | 
 در ميمنه و ميسره آماده زين است  | 
|
| 
 دل های مهيّا به دفاع حرم دوست  | 
 با عشق خدا و مدد يار عجين است  | 
|
| 
 آماده فرمان همه در پشت جلودار  | 
 اين رهبر فرزانه که احياگر دين است  | 
|
| 
 زين داغ شده داغ دل دشمن غدّار  | 
 ايران سرافراز چرا حصن حصين است؟  | 
|
| 
 بيچاره نداند که در اين وادی ايمن  | 
 حرزی است از ايمان که همان حبل متين است  | 
|
| 
 دشمن به تقلّا است که خاموش نمايد  | 
 نوری که برافروخته از دين مبين است  | 
|
| 
 گفتند: نياييد که مرگ است فرارو  | 
 ای قدس! می آييم که فرمان همه اين است  | 
|
| 
 گفتيم که: اين نيست فقط قصّه امروز  | 
 تا بوده چنين بوده و تا هست چنين است  | 
|
| 
 گفتند: چرا اين همه داد؟ اين همه فرياد؟  | 
 گفتيم: بخواهيد و نخواهيد همين است  | 
|
| 
 خاقانی از اين شعله ـ خدا را ـ قبسی گير  | 
 اين عشق تو را توشه فردای پسين است  | 
دکتر محمد خاقانی اصفهانی - استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه اصفهان ( روز قدس - تير 1395)


