ابزار وبمستر

ترجمه عربی به فارسی و آشنایی زدایی

ترجمه عربی به فارسی و آشنایی زدایی

نخستین بار،"ویکتور شکلوفسکی" فرمالسیت روسی، مفهوم «آشنازدایی» را مطرح ساخت و در برابر، آن واژه را در زبان روسی به کار برد. پس از شکلوفسکی، «یاکوبسن » و «تینیانوف» از مفهوم «آشنازدایی» به عنوان بیگانه‌سازی در متن های ادبی نام بردند.

شکلوفسکی در کلیت به این باور است که هنر، اداررک حسی ما را دوباره سامان می دهد و در این مسیر قاعده های آشنا و ساختارهای به ظاهر ماندگار واقعیت را دگرگون می‌کند؛ یعنی از دید او: هنر عادت‌های مان را در فرایند ادراک حسی تغییر می دهد و هرپدیده‌ی آشنا و مفهوم مبتنی بر دریافت عادت را (که آشنا برای ماست) ناآشنا و بیگانه می سازد که همین بیگانه‌سازی و «ناشنایی » را می‌توان به گونه‌یی، «آشنایی‌زدایی» از مفاهیم و پدیده دانست.

این مفاهیم وپدیدها می‌تواند در متن‌های ادبی با همین رویکرد آشنایی‌زدایی شکل بگیرند. یکی از روش‌هایی که برای شناخت از رویکرد «آشنایی‌زدایی» به صورت کل برشمرده شده، «خرق عادت» بودن آن به خاطر شکستن هنجارها و نظم هایی است که به آنها عادت کرده ایم و به منظور خلق نوآوری و تازه گی در فرآورده های هنری، شکستاندن این هنجارها و نظم‌ها بسیار مهم و ضروری پنداشته می‌‎شوند.

 

"شکلوفسکی" در نوشته‌یی زیر نام"هنرمانندیک شگرد"، رویکردآشنایی‌زدایی را در کلیت، دیدن پدیده ها به گونه‌ی نامتعارف، غیرمعمولی وغیر طبیعی می داند و می نویسد: "آشنایی‌زدایی؛ یعنی دیدن چیزها خارج از زمینه‌ی معمولی و طبیعی‌شان."

این توجیه به گونه‌ی روشن می‌رساند که برهم زدن قاعده ها و هنجارهای آشنا و در واقع آشنایی‌زدایی به مفهوم ایجاد دید تازه و نگاه جدید در فرآیند آفرینش هنری است که هنرمند با همین روش آشنازدایی، دنیای نادیده، ناآشنا و تازه‌یی را باید کشف کند و سپس به ارایه‌ی آن بپردازد.

آشنایی‌زدایی در حوزه‌ی زبان: این رویکرد آشنایی‌زدایی، افزون بر گونه‌ها و پدیده‌های دیگر در حوزه‌ی زبان نیز تعمیم می یابد؛ یعنی این که آفرینشگر در فرایند کاربرد زبان باید این آشنایی‌زدایی را انجام بدهد تا صور زبان از چارچوب کسل کننده، متعارف و قاعده‌ای آن بیرون شود و در واقع کاربرد زبان به گونه یی شکل بگیرد تا آن چارچوب متعارف و قاعده‌ای را بشکند و زبان متمایز و متفاوت شده از حالت معمولی آن بیرون گردد.

در حوزه‌ی ادبی نیز، زبان با توجه به رویکرد آشنایی‌زدایی از متن ناآشنا و بیگانه می‌شود؛ اما باید متوجه بود که این نا آشنایی به معنای پرت شدن ما در سراشیبی بی مفهومی و بی معنایی زبان نیست، بلکه کارکرد روش آشنایی‌زدایی در فرایند به‌کارگیری زبان، به معنای یافتن و درک افق‌های تازه‌ی مفهومی است که ما را به سوی جغرافیای ناشناخته شده‌ی معنایی می‌کشاند.

آشنایی‌زدایی در متن ادبی: همان گونه که در بخشی از این نوشتار آمد، هر گونه متن ادبی با رویکرد آشنایی‌زدایی هم در زبان و هم در محتوا شکل می‌گیرد و در این فرایند(آشنایی‌زدایی) هر گونه تصور متعارف و پیشگویی‌های خواننده از متن ادبی برهم می‌خورد.

افزون بر شعر، در گونه‌های ادبی دیگر مانند: داستان رویکرد آشنایی‌زدایی از طریق ارائه‌ی دیدگاه‌های شخصیت‌های داستان و راوی(نویسنده) و پرداخت روایت‌ها در متن داستان به وسیله‌ی زبان صورت می‌گیرد و داستان‌نویس با بیان حادثه در طرح و ساختار داستان، همه چیز را جذاب، بهت‌زده و شگفتی‌آور می‌سازد.

در پایان باید گفت که رویکرد آشنایی‌زدایی، تأثیر عمیقی را هم در عرصه‌ی آفرینش ادبی و هم در زمینه‌ی نقد معاصر به‌جا گذارده است.


پانوشت: 1- بابک احمدی، ساختار تأویل متن. 2- محمدرضا سلامتیان، متن در چند نگره.

+درج شده توسط مترجم عربی - دکتر مهدي شاهرخ در چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۱و ساعت 19:58|